فیبوناچی

آموزش پیشرفته (بخش ششم) فیبوناچی

بخش ششم

فیبوناچی در فارکس

در بازارهای مالی اعداد فیبوناچی حائز اهمیت هستند :

✓ به دلیل اینکه بازارهای مالی، مجموعه ای از افراد مختلف و سرمایه های گوناگون هستند

✓ در بازارهای مالی هم کالاها به صورت جفت ارائه می شوند :

به صورت پول در مقابل پول: مانند USD/CAD , ERU/USD

به صورت سهام یا کالا در مقابل پول: مانند طلا/دلار , نفت/دلار , سهام/دلار

به صورت ارزهای دیجیتال در برابر هم: مانند BTC/TRX , BTC/ETH , BTC/XRP.

تأثیر فیبوناچی در بازارهای مالی :

نسبت های فیبوناچی تأثیرات متفاومتی بر امواج قیمت ها دارند؛ دو مورد از مهم ترین آنها را توضیح می دهیم :
1-استفاده از فیبوناچی برای موج های اصلاحی داخلی یک موج جنبشی که شامل دو بخش است :

بخش اول :
استفاده از که فیبوناچی اصلاحی (Retracement) برای بدست آوردن انتهای امواج اصلاحی داخلی یک موج جنبشی؛ در واقع نقاط برگشتی قیمت به سمت جهت قبلی موج اصلی را مشخص میکند.
در مرحله اول ممکن است تا 38.2% موج جنبشی، خود را اصلاح کند؛ مانند تصویر زیر:

در مرحله بعد ممکن است تا 50 % موج جنبشی، خود را اصلاح کند.

و حتی ممکن است تا 61.8% موج جنبشی، خود را اصالح نماید.

بخش دوم :

استفاده از فیبوناچی امتدادی (Extension) در بدست آوردن انتهای امواج خارجی و نقاط برگشت

قیمت به جهت موج قبلی

برگشت موج اصلاحی تا حدود 127 % موج جنبشی

برگشت موج اصلاحی تا حدود 161 % موج جنبشی

و در نهایت حتی ممکن است؛ برگشت موج اصلاحی تا حدود 261 % موج جنبشی باشد:

نکته : اعداد ترتیبی فیبوناچی بیشتر از مواردی هستند که تا به اینجا با رسم شکل توضیح دادیم.

2 -استفاده از فیبوناچی برای بدست آوردن نقاط برگشت دو موج بهم پیوسته که به آن فیبوناچی

پروجکشن (Projection) گفته می شود.

تا اینجای کار از ابزار فیبوناچی برای بدست آوردن نقاط برگشت مربوط به یک موج استفاده می کردیم ولی در این مرحله می خواهیم به کمک این ابزار تصویر یک موج را از موج دیگری رسم کنیم، درواقع فرض بر این است که موج سوم با نسبت های فیبوناچی موج اول، از موج دوم منشعب می شود.

در این حالت چهار عدد مهم فیبوناچی اعداد 61.8 ، 100 ، 127 و 161.8 هستند و مهم ترین آنها 100 میباشد.

حمایت-مقاومت

آموزش پیشرفته (بخش پنجم) حمایت و مقاومت

بخش پنجم

خطوط مقاومت و حمایت

خطوط مقاومت و حمایت، خطوط فرضی و مهمی هستند که در یک قیمت مشخص در گذشته، بازار نسبت به آنها عکس العمل نشان داده است.

و انتظار داریم بازار نسبت به این قیمت ها در آینده نیز عکس العمل نشان دهد.

به خطوطی که بالاتر از قیمت کنونی قرار دارد، خطوط مقاومت (Resistance) گفته میشود و به خطوطی که پایین تر از قیمت کنونی قرار دارند، خطوط حمایت (Support) گفته می شود.

در واقع یکی از ابتدایی ترین و در عین حال مهم ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، نحوه استفاده از خطوط حمایت و مقاومت است؛ شناخت صحیح آنها جزو مهمترین عوامل موفقیت در بازارهای سرمایه می باشد.

ماهیت خطوط حمایت و مقاومت به این صورت است که بازار نسبت به قیمت در پیرامون آنها دچار تغییر می شود. به بیان ساده تر، قیمت در زمانی که به این خطوط یا محدوده آنها برخورد می کند، دچار تغییر جهت (برگشت) می شود. حال بسته به قدرت آن محدوده، برگشت می تواند کوتاه مدت باشد یا بلند مدت باشد.

در نتیجه خط مقاومت خطی است که در مقابل افزایش قیمت از خود مقاومت نشان می دهد و شکست آن نویدی جهت افزایش بیشتر قیمت است.

خط حمایت خطی است که جهت جلوگیری از کاهش بیشتر قیمت از آن حمایت می کند و شکسته شدن آن نشان دهنده کاهش بیشتر قیمت است.

نکته : خط حمایت و مقاومت با حداقل دو نقطه تایید می شود و هرچه برخورد های بیشتری بر روی آن رخ داده باشد، باعث بالا رفتن اعتبار آن میشود.

نحوه تبدیل خطوط حمایت و مقاومت به یکدیگر :

زمانی که خط حمایت و یا مقاومتی شکسته شود نقش آن تغییر خواهد کرد، یعنی زمانی که خط مقاومتی شکسته شود آن محدوده از آن پس به صورت حمایت عمل خواهد کرد و برعکس.

این محدوده هایی که ماهیت خطوط حمایت و مقاومت به یکدیگر تبدیل می شود، یکی از بهترین نقاط ورود به پوزیشن های مربوطه برای یک تریدر می باشد.

قیمت هایی که به صورت محدوده ی خطوط حمایت و مقاومت عمل می کنند به چند دسته زیر تقسیم میشوند:

  1. نقاط برگشت بازار: نقاطی که در تغییر روندها بوجود می آید
  2. قیمت های رند: از نظر روانی باعث باز شدن و بسته شدن بسیاری از پوزیشن ها می شود و یا اوردرهای زیادی در آن نقاط اعمال شده است.
  3. گپ ها یا شکاف ها
  4. درصدهای فیبوناچی
روند-فارکس

آموزش پیشرفته (بخش چهارم) تشخیص روند

بخش چهارم

روش های تشخیص تغییر روند – بخش دوم

در یک روند هر چه تعداد برخورد قیمت با خط روند و برگشت قیمت بیشتر باشد؛ اعتبار آن بیشتر است.

از نظر تکنیکال، خطوط روند می توانند هر دو نقطه را در یک نمودار به هم وصل کنند؛ اما اکثراً معتقدند که استفاده از سه نقطه یا بیشتر باعث می شود یک خط روند معتبر شود. در بعضی موارد، از دو نقطه اول می توان برای رسم ابتدایی خط روند استفاده کرد و نقطه سوم، برای تست اعتبار آن مورد استفاده قرار می گیرد.

بنابراین، وقتی قیمت سه بار یا بیشتر خط روند را لمس می کند؛ بدون اینکه موفق به شکستن آن شود، این روند معتبر است. وقتی خط روند چندین بار تست شود، نشان می دهد که روند صرفاً تصادفی و ناشی از نوسانات قیمت نیست.

روند ها در تایم فریم های بالاتر اعتبار بیشتری دارند، بعنوان مثال روند روزانه از روند 1 ساعته معتبر تر می باشد. (در ترید های مولتی تایم فریم، می توان خیلی از این نکته کمک گرفت)

نفوذ ناچیز قیمت به داخل خط روند ( چه سایه چه بدنه کندل ) به معنای شکسته شدن خط روند نیست.

یکی از مهمترین مسائلی که روند به یک تریدر نشان می دهد این است که چه زمانی روند نمودار در حال تغییر است.

دو عامل اصلی اولین اخطارهای تغییر روند :

تنظیمات مقیاس نمودار:

علاوه بر انتخاب نقاط کافی برای ایجاد یک خط روند معتبر، مهم است که در هنگام ترسیم آنها، تنظیمات مناسب را در نظر بگیرید. از مهمترین تنظیمات نمودار میتوان به تنظیمات مقیاس اشاره کرد. در نمودارهای مالی، مقیاس مربوط به نحوه ی تغییر قیمت است؛ که در آن زمان به صورت افقی نشان داده می شود و تاریخ ها در پایین نمودار از چپ به راست تغییر می کنند.

دو مقیاس محبوب، مقیاس محاسباتی و لگاریتمی هستند. در نمودار خطی (حسابی) که حالت معمولی چارت ها می باشد، با افزایش قیمت، تغییر به طور یکنواخت بیان می شود. در نمودارهای لگاریتمی تغییرات بر حسب درصد بیان می شوند.

مثلاً: تغییر قیمت از 5 دلار به 10 دلار همان فاصله را در نمودار حسابی پوشش میدهد، که تغییر قیمت از 120 دلار به 125 دلار پوشش میدهد.

اما در نمودار لگاریتمی، در تغییر قیمت از ( 5 تا 10 دلار ) که سود 100 درصدی را نشان میدهد؛ بخش بسیار بیشتری از نمودار پوشش داده میشود، نسبت به تغییر قیمت از (120 تا 125 دلار) که فقط سود 4 درصدی را نشان میدهد.

البته هیچ گونه جواب قطعی وجود ندارد که نشان بدهد کدام تکنیک از دیگری بهتر است!

نحوه تغییر جهت روند در یک ترند صعودی:

نحوه تغییر جهت روند در یک ترند نزولی :

روند-فارکس

آموزش پیشرفته (بخش سوم) روش های تشخیص تغییر روند

بخش سوم

روش های تشخیص تغییر روند – بخش اول

1 -عدم توانایی قیمت در تشکیل ( سقف / بالا ( High / جدید در روند صعودی و یا ( کف / پایین Low / ) جدید در روند نزولی .

2 – شکسته شدن آخرین ( Low / پایین ) در روند صعودی یا آخرین ( High / بالا ) در روند نزولی.

تشخیص تغییر در روند صعودی یک ترند را با در نظر گرفتن شرایطی که ذکر کردیم و به صورت شماتیک در تصویر زیر

مشاهده میکنید:

* منظور از تغییر روند: شروع حرکت اصلاحی در روند فعلی و یا تغییر در کل جهت روند

نکته: حرکت اصلاحی به صورت تقریبی خود را تا اندازه ی 3/1 ، 2/1 و 3/2 موج اصلی اصلاح میکند. هر نوسان و اصلاحی، دلیل منطقی و حدودی دارد، برای اینکه یک پیش زمینه کلی در این رابطه پیدا کنید؛ تصویر زیر را به دقت بررسی کنید:

تعریف خطوط روند:

خطوط روند خطوطی فرضی هستند که قیمت پس از برخورد به آنها، به جهت اصلی خود ( چه صعودی چه  نزولی ) ادامه می دهد.

این خطوط به ما کمک می کنند که جهت صحیح روند را تشخیص بدهیم و از گرفتن پوزیشن معلاملاتی خلاف جهت روند و متحمل شدن ضرر پیشگیری می کنند.

در واقع خطوط روند خطوطی هستند که یک تریدر با توجه به چارت آنها را رسم می کند و جهت درست

قیمت در بازار را مشخص می نماید و عملاً از اصولی ترین و مفید ترین ابزارهای تکنیکال هستند.

خط روند صعودی :

خط روند صعودی خطی است که کف موج های بالا رونده را به یکدیگر متصل می کند و شیبی مثبت دارد.

روندهای رو به بالا یا صعودی به صورت حمایت عمل می کنند و نشان دهنده این هستند که تقاضا با بالا رفتن قیمت افزایش می یابد؛ تا وقتی که قیمت بالای خط روند باقی بماند؛ روند مثبت بدون تغییر باقی خواهد ماند. یک شکست قیمت به زیر خط روند مثبت، نشان دهنده ضعیف شدن تقاضای خالص بوده و احتمال تغییر دارد.

خط روند نزولی:

 خط روند نزولی خطی است که سقف موج های پایین رونده را به یکدیگر متصل می کند و شیبی منفی دارد. در واقع یک روند نزولی، خطی با شیب منفی است که از وصل کردن دو یا چند نقطه ماکزیمم بدست می آید . نقطه ماکزیمم دوم باید پایین تر از ماکزیمم نقطه اول باشد تا شیب منفی را تشکیل دهد. روند منفی به صورت مقاومت عمل کرده و با وجود افت قیمت، نشان دهنده افزایش در عرضه است. یک شکست ناگهانی در قیمت و یا بالاتر رفتن قیمت از خط روند؛ نشان دهنده کم شدن عرضه خالص بوده و باید احتمال داد که در روند قیمت، تغییر به وجود خواهد آمد.

نمایش جهت خطوط روند با امواج جنبشی و اصلاحیِ متوالی:

فارکس

آموزش پیشرفته (بخش دوم) نام گذاری امواج در فارکس

بخش دوم

نام گذاری امواج در فارکس

برای اینکه بتوانیم رفتار امواج را دقیق تر و بهتر بررسی کنیم؛ ابتدا باید آنها را نامگذاری کنیم.

نام گذاری امواج به صورت زیر برای هر دو ترند صعودی و نزولی انجام میشود:

• نامگذاری در روند صعودی

• نامگذاری در روند نزولی

برای تشخیص جهت یک روند، به صورت چشمی از روی نمودار، فقط کافی است حرکت های جنبشی و اصلاحی را بر اساس High ها و Low ها تشخیص دهید

تشخیص جهت ترند به مرور و با تمرین زیاد، ساده ترین کار ممکن خواهد بود.

معیارهای اعتبار خطوط روند در تحلیل تکنیکال

موضوع مهمی که در خطوط روند باید به آن توجه کرد اعتبار خطوط روند است.  برای اعتباردهی به خطوط روند معیارهایی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره می کنیم.

1 – شیب خط روند : هر چه شیب خط روند به 45 درجه نزدیک تر باشد، آن خط روند برای ما اعتبار بیشتری دارد. خط روندهای خیلی مایل یا خیلی عمودی چندان معتبر نیستند .

2 – تعداد برخورد با خط روند: هر چه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد، آن خط روند دارای اعتبار بیشتری است.

3 – فاصله برخوردها :هرچه فاصله برخوردها با خط روند، یکنواخت تر باشد و اصطلاحاً پخش باشد؛ خط روند اعتبار بیشتری خواهد داشت.

مثال: ممکن است اولین برخورد برخی خط روندها دو سال قبل باشد و برخورد جدیدشان به تازگی رخ داده باشد، در این حالت خط اعتبار کمتری دارد.

4 – تایم فریم بالاتر نمودار

هرچه روند در چارتی با تایم فریم بالاتر شکل بگیرد، آن خط روند معتبرتر است.

یکی از مهمترین عوامل موفقیت در بازارهای مالی، تشخیص به موقع تغییر روند است؛ چون که معامله گر را از باز کردن پوزیشن در خلاف جهت روند، منع می کند و از طرفی اگر پوزیشن معاملاتی دارد که در سود است و همچنان باز مانده، می تواند با تشخیص به موقع آن را ببندد.

فارکس

آموزش فارکس پیشرفته (بخش اول)

بخش اول

روند چیست؟

برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.

روند جهت حرکت قیمت را در بازار نشان می دهد.

بازار هرگز به صورت یک خط راست حرکت نمی کند و تغییرات بازار به صورت یکسری از حرکات زیگزاگ مشخص می شود. این زیگزاک ها همانند یکسری موج های پی‌در‌پی می باشند، که شامل موجهای صعودی و موج های نزولی می باشند. برآیند حرکات این موج های صعودی و نزولی، روند بازار را تشکیل می دهد. این روندها شامل روندهای صعودی و نزولی و خنثی می باشد.

انواع روند:

قیمت در روند حرکت می کند و تا زمانی که مانعی باعث تغییر جهت آن نشود به مسیر خود ادامه می دهد.

رفتار قیمت:

رفتار قیمت متأثر از هیجان، ترس، نگرانی وانگیزه ی معامله گران است، که به صورت هم جهت تأثیر خود را بر روی عرضه و تقاضا نشان می دهد و باعث ایجاد تغییرات در قیمت می شود.

برای بدست آوردن سود در بازار بایستی تمایل بازار و معامله گران را شناخت و در آن جهت به معامله پرداخت.

برای بدست آوردن این شناخت سه عامل را باید بررسی کنید :

  1. تشخیص جهت معاملات از طریق آشنایی با نمودارها
  2. تشخیص جو بازار در مورد آن کالا در زمان انجام معامله از طریق اخبار و رسانه ها
  3. روانشناسی بازار در بازه زمانی باز کردن پوزیشن و رسیدن به نقطه هدف

قیمت بر روی نمودار به صورت ترکیبی از امواج حرکت می کند و تشخیص جهت تمایل امواج از مهم ترین عوامل موفقیت در بازارهای مالی است.

دو نوع حرکت قیمت در بازار های مالی وجود دارد :

  1. حرکت جنبشی (Impulse – Movement)

2. حرکت اصلاحی (Corrective – Retracement)

حرکتی است که قیمت پس از حرکت جنبشی و خسته شدن انجام می دهد، این حرکت خلاف جهت حرکت جنبشی و روند اصلی می باشد.

در واقع قیمت در این مرحله برای صعود بعدی استراحت می کند و تجدید قوا می نماید.

جهت حرکت های جنبشی و اصلاحی در روند نزولی نیز دقیقاً به همین صورت می باشد.

روند خنثی ( Trend Neutral )

در این حالت قیمت در یک بازه قیمتی خاصی نوسانات متناوبی انجام میدهد.

این روند دو حالت دارد:

  1. روند خنثی ادامه دهنده ترند
  2. روند خنثی تغیر دهنده جهت ترند

ترجیح سرمایه داران در این حالت این است که تا زمان مشخص نشدن یکی از دو حالت بالا، سرمایه خودشان را وارد بازار نکنند؛ تا در معرض ضرر و خطر احتمالی قرار نگیرند.

تحلیل-تکنیکال

آموزش مبتدی فارکس ​(بخش دوازدهم)

بخش دوازدهم

تحلیل تکنیکال (فنی)

تحلیل تکنیکال به معنی بررسی رفتار قیمت با کمک نمودار قیمت و بر اساس رفتار گذشته و پیش بینی قیمت در آینده است. در واقع قیمت معرف همه ی اطلاعات است، یعنی تمام اتفاقاتی که در گذشته افتاده است ویا در آینده اتفاق خواهد افتاد. تغییرات قیمت تصادفی نیست و بر اساس رفتار گذشته آن است.

اینکه چه اتفاقی افتاده بسیار مهمتر از این است که چرا اتفاق افتاده  )دلیل رخ دادن آن اتفاق مربوط به حوزه تحلیل فاندامنتال است)

هر چیزی که باعث تغییر قیمت می شود در خود نمودار مشخص است ، یعنی همه عوامل سیاسی، اقتصادی و … در قیمت لحاظ شده است.

قیمت ها بر اساس روند حرکت می کنند و هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت آن است.

چه تفاوتی بین تحلیل فاندامنتال و تکنیکال وجود دارد؟

تحلیل تکنیکال به دانش بالای اقتصادی و سیاسی احتیاجی ندارد. ( برعکس تحلیل فاندامنتال )

تحلیل تکنیکال = چه اتفاقی افتاده

تحلیل فاندامنتال = چرا اتفاق افتاده

مزایای تحلیل تکنیکال در فارکس

1. انعطاف‌پذیری زمانی

در تحلیل تکنیکال، می‌توانیم تغییرات یک نمودار را در بازه زمانی یک ساعته یا حتی ده ساله مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم.

2. اصول ساده و قابل درک

اصول تحلیل تکنیکال خیلی ساده و قابل درک است و در صورتی که تمرکز لازم را داشته باشید خیلی راحت می‌توانید آن را درک کنید. وقتی بتوانید شیوه عملکرد بازارها را بفهمید، می‌توانید حرکات بازار را آنالیز کنیم.

3. کار با اطلاعات دقیق

یکی از مهم‌ترین مزایای تحلیل تکنیکال در فارکس این است که در این مدل تحلیل با شک و تردید روبه رو نیستید و با یک سری اعداد و ارقام دقیق کار می‌کنید. کسانی که با تحلیل فاندامنتال فارکس آشنایی دارند، به خوبی می‌دانند که این نوع از تحلیل با دنیایی از شک و تردید همراه است و چندان نمی‌شود به آن تکیه و اعتماد کرد ولی در تحلیل تکنیکال این مشکل تا حدود زیادی حل می‌شود.

 4. سازگاری با تمام بازارها

یکی دیگر ازمزایای تحلیل تکنیکال این است که می‌توان آن را در بازارهای مالی مختلف به کار برد. اگر شما بتوانید تحلیل تکنیکال، اصول و قواعد آن را یاد بگیرید؛ خیلی راحت می‌توانید از آن در معاملات فارکس و سایر معاملات مربوط به بازارهای مالی مختلف از جمله بازار سهام کمک بگیرید. این در حالی است که تحلیل فاندامنتال چنین مزیتی ندارد؛ چون یک خبر خاص ممکن است فقط مربوط به بازار تبادلات ارزی باشد و یا فرضاً فقط به بازار سهام ارتباط داشته باشد.

5. سهولت استفاده و یادگیری

تحلیل تکنیکال نیازی به استفاده از ابزارها و روش‌های مختلف ندارد؛ از این رو یادگیری این تحلیل بسیار آسان است. ما در بخش آموزش های پیشرفته وبسایت، اصول تحلیل تکنیکال را به رایگان آموزش داده ایم و شما میتوانید با استفاده از این آموزش ها، به راحتی اصول را به کار ببندید و پیش‌بینی‌های لازم را انجام دهید. این در حالی است که تحلیل فاندامنتال به تجربه و درک بالایی از گزارش‌ها نیاز دارد و کسی که تحلیل فاندامنتال انجام می‌دهد باید درک و شناخت بالایی از بازار داشته باشد.

6. وجود الگوریتم های قدیمی، پایدار و ثابت در این تحلیل

کسانی که تحلیل تکنیکال انجام می‌دهند، معمولاً از روش‌ها و الگوهای مشخص و معینی بهره می‌گیرند. بعضی از متخصصان می‌گویند چندین دهه است که از چند الگوی مشخص و معین بهره می‌برند و این الگوها از آن زمان تاکنون تغییرات زیادی هم نداشته است. در نتیجه یکی دیگر از دلایل سهولت استفاده از تحلیل تکنیکال این است که دچار تغییرات زیادی نمیشود و الگوهای این نوع تحلیل همیشه قابل استفاده هستند.

7. بالا بودن سرعت فرایند تحلیل تکنیکال
خوشبختانه فناوری‌های جدید و نوین مسیر خودشان را در تحلیل تکنیکال پیدا کرده‌اند و به همین خاطر است که تحلیل تکنیکال تا حد زیادی ساده و آسان شده است. در این سالها انجام تحلیل تکنیکال بسیار سرعت گرفته است.

8. مشخص شدن نقطه ورود و خروج به صورت کاملاً دقیق
یکی از سوالاتی که معامله‌گران دارند این است که دقیقاً در چه نقطه‌ای وارد یک موقعیت شویم و در چه نقطه‌ای از آن موقعیت خارج شویم. در صورتی که اصول تحلیل تکنیکال را بدانید، خیلی راحت می‌توانید محل دقیق ورود و خروج را شناسایی کنید. همین مسئله باعث می‌شود که یک معامله‌گر به صورت کامل از سردرگمی نجات پیدا کند.

جمع بندی
در حال حاضر تحلیل تکنیکال در بورس های معتبر دنیا رواج پیدا کرده و طرفداران خاص خودش را دارد. مزیت این نوع تحلیل در سرعت عمل آن است و می توان در مدت کوتاهی قیمت سهام چندین شرکت را بررسی کرد؛ ولی انجام تحلیل فاندامنتال بر روی همین تعداد سهام، بسیار وقت گیر خواهد بود.
توصیه ما به افرادی که به تازگی میخواهند وارد بازار فارکس بشوند این است که ابتدا فعالیت خود را با تحلیل تکنیکال شروع کرده و بعد از تسلط به ریزه کاری های بازار به صورت تدریجی با تحلیل فاندامنتال هم آشنا بشوند. در واقع به این نوع تحلیل ترکیبی، که درواقع درصدی از هر دو نوع می باشد، تحلیل تکنومنتال می گویند.

تحلیل-فاندامنتال

آموزش مبتدی فارکس ​(بخش یازدهم)

بخش یازدهم

تحلیل فاندامنتال ( بنیادی )

تحلیل فاندامنتال به معنی بررسی و مطالعه تمام عواملی می باشد که بطور مستقیم و غیر مستقیم بر میزان عرضه، تقاضا و قیمت اثر می گذارد. در واقع خبرهایی که باعث به وجود آمدن عدم تعادل در روند عادی بازار می شود؛ ابزاری به حساب می آید تا تحلیلگر فاندامنتال با گرفتن پوزیشن sell/buy در جهت مناسب از سود حاصله بهره مند گردد.  مثلاً خبرهایی مانند بالا رفتن قیمت دلار به علت تشدید تحریم ها، باعث بوجود آمدن نوسانات شدید در این بازار گردید. حتی ممکن است که خبر واقعیت نداشته باشد و شایعه ایی بیش نباشد اما تأثیر خود را با توجه به نسبت اهمیت خبر بر بازار می گذارد.

عوامل موثر بر تحلیل فاندامنتال:

  1. سیاست های دولت ها
  2. متغیرهای سیاسی
  3. نرخ بهره
  4. سیاست های بانکی
  5. شرایط اقتصاد بین المللی

منابع تحلیل فاندامنتال :

  • وبسایت های دارای تقویم اقتصادی

www.forexfactory.com

www.dailyfx.com

  • کانال های بی طرف خبری اقتصادی

www.bloomberg.com

www.marketwatch.com

www.cnb.com

  • روزنامه ها و مجالت اقتصادی

تصویر بالا نمونه ایی از اخبار سایت forexfactory می باشد؛ نکات زیر را در بررسی اخبار مد نظر قرار دهید:

  1. ابتدا ساعت سایت را با ساعت محلی خود تنظیم نمایید.
  2. در جدول موجود ستون های Currency, Date و Impact از اهمیت بالایی برخوردار هستند.
  3. Date : تاریخ خبر را اعلام می کند.
  4. Currency : نشان میدهد که خبر بر روی کدام واحد پولی آمده است.
  5. Impact : مقدار اهمیت خبر را ذکر می کند. رنگ قرمز خبر بسیار مهم ، رنگ نارنجی خبر متوسط و رنگ زرد اهمیت کم.
  6. با در نظر گرفتن اهمیت خبر منتشر شده، قبل از اعلام آن، باید پوزیشن معاملاتی خود را مشخص کنید و دستورات لازم sell/buy را بر روی چارت مورد نظرتان اعمال کنید.

عوامل اقتصادی تأثیر گذار بر بازار فارکس

• تولید ناخالص داخلی

بزرگترین معیار کل وضعیت اقتصادی گزارش تولید ناخالص است. این شاخص مهم هر سه ماه یک بار در ساعت 8:30 صبح در آخرین روز منتشر می‌شود و نشان دهنده‌ی فعالیت‌های اقتصادی سه ماه اخیر است. به عبارتی تولید ناخالص داخلی یا GDP برابر است با ارزش پولی همه‌ی کالاها در طی سه ماه، که البته فعالیت‌های بین‌المللی شامل آن نمی‌شود. میزان افزایش این معیار بسیار مهم است و باید به آن توجه کرد.

• تراز تجاری

تراز تجاری (Trade balance) یا صادرات خالص که گاهی با نماد NX مشخص می‌شود، بیانگر تفاوت بین ارزش پولی واردات و صادرات کالاها و خدمات در یک دوره‌ی مشخص در اقتصاد است. زمانی که صادرات از واردات بیشتر است، مقدار مثبتی خواهیم داشت که به آن مازاد تجاری می‌گویند. اگر واردات بیشتر از صادرات باشد، مقدار منفی میشود که به آن شکاف تجاری گفته میشود. در این بین مازاد تجاری است که منجر به رشد اقتصادی کشور می‌شود.

• شاخص قیمت تولید کننده

این شاخص هم همچون شاخص قبلی در تعیین معیار تورم کاربرد دارد و در ساعت 8:30 صبح و هفته‌ی دوم هر ماه منتشر می‌شود. این شاخص قیمت کالاها و خدمات را در سطح فروش عمده اندازه گرفته و به اختصار با PPI نشان داده می‌شود. در واقع PPI به اندازه‌گیری هزینه‌ی دریافتی تولیدکننده‌ها می‌پردازد و CPI به مبلغ پرداختی مصرف کننده‌ها.

• شاخص اشتغال

شاخص اشتغال تعداد نیروی بیکار یا همان نرخ بیکاری، تعداد شغل‌های جدید، میانگین ساعات کاری و همینطور میانگین درآمد ساعتی را در بر می‌گیرد. میزان این شاخص تغییرات چشمگیری را در بازار ایجاد می‌کند و در ساعت 8:30 صبح و اولین جمعه‌ ی هر ماه منتشر می‌شود.

• سفارش کالاهای با دوام

کالاهای با دوام یعنی محصولاتی که انتظار می‌رود بیشتر از سه سال ماندگاری داشته باشند و سفارش کالاهای با دوام یعنی هزینه ‌ای که مردم بابت خریدهای این کالاها می‌پردازند. گزارش کالاهای با دوام در ساعت 8:30 صبح و تقریباً در بیست و ششمین روز از هر ماه منتشر می‌شود. این شاخص دورنمایی از آینده ‌ی صنعت تولید را به ما نشان می‌دهد.

• شاخص فروش جزئی

شاخص فروش جزئی یا خرده فروشی به معنی میزان خرید کالاها و خدمات نهایی توسط مصرف کننده‌ها و همینطور مشاغل است. در واقع زنجیره‌ی تأمین از تولید کننده شروع شده و به خرده فروش منتهی می‌شود. در بین این زنجیره فروش عمده داریم که کالاها را در میان خرده فروش‌ها توزیع می‌کنند. شاخص فروش جزئی از همه‌ی خرده فروش‌ها یک نمونه می‌گیرد و میزان فروش جزئی کالاها را اندازه‌گیری می‌کند. این شاخص در ساعت 8:30 و دوازدهم هر ماه منتشر می‌شود.

• شاخص مسکن

بازار مسکن و ساخت و ساز موجود در آن تأثیر زیادی در اقتصاد کشورها دارد و به همین علت مورد توجه سهامداران بازار فارکس است. اگر ساخت و ساز و فروش مسکن پایین باشد یعنی اقتصاد آن کشور ضعیف بوده و در حال رکود است. شاخص مسکن در بر گیرنده‌ی داده‌های مسکن است. این داده‌ها شامل تعداد خانه‌های جدید (که در آن ماه مراحل ساختشان شروع شده است) و میزان فروش خانه‌های موجود می‌شود.

• نرخ بهره

این نرخ یکی از نرخ‌های اثرگذار و اصلی در بازار فارکس است. همه‌ی شاخص‌هایی که معرفی شد توسط FOMC یا هیئت فدرال بازار آزاد بررسی شده تا اقتصاد کشور ارزیابی شود. FOMC می‌تواند نرخ بهره را با توجه به بررسی‌هایی که انجام می‌دهد، زیاد یا کم کند یا حتی بدون تغییر بگذارد.

نتیجه گیری

تحلیل فاندامنتال (بنیادی) برای افرادی که قصد سرمایه‌گذاری بلندمدت دارن بسیار اهمیت دارد. با استفاده از شاخص‌هایی که به شما معرفی شد می‌توانید تحلیل فاندامنتال کاربردی داشته باشید و از طریق این تحلیل و بررسی به پیش‌بینی در مورد آینده و روند بازار بپردازید. با این حال ما به شما توصیه میکنیم که حتماً در کنار آموزش های خود، تحلیل تکنیکال را نیز بیاموزید تا بتوانید انتخاب های سود آور و بهتری داشته باشید.

• شاخص قیمت مصرف کننده

این شاخص از مهمترین معیارهای تعیین کننده میزان تورم در تحلیل فاندامنتال است. گزارش شاخص قیمت مصرف کننده در ساعت 8:30 صبح پانزدهم هر ماه (به صورت ماهانه) منتشر می‌شود. این شاخص که به اختصار به آن CPI می‌گویند، منعکس کننده‌ی داده‌های یک ماه گذشته است و تغییرات قیمت کالاها و خدمات را در هر ماه بررسی کرده و اندازه می‌گیرد.

حد-سود

آموزش مبتدی فارکس ​(بخش دهم)

بخش دهم

حد سود (Take Profit)

مفهوم حد سود (Take Profit):

سفارش حد سود (Take Profit Order) در واقع سفارشی برای خروج از یک معامله باز است. در این سفارش، معامله‌گر با تعیین قیمتی مشخص، محل خروج خود از یک معامله را تعیین می‌کند. اگر قیمت بازار به قیمت مشخص شده در سفارش برسد، پوزیشن معامله‌گر با سود بسته می‌شود. به عبارت دیگر حد سود به محدوده ای از قیمت گفته می شود که معامله گر بر اساس تحلیلی که انجام می دهد، آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از معامله پیش بینی می کند.

چرا تعیین حد سود مهم است؟

 در تحلیل تکنیکال تعیین حد سود به اندازه حد ضرر مهم است. گاهی معامله گر به قدری درگیر تعیین نقطه ورود می‌شود که فراموش می‌کند که چه زمانی باید خارج شود! در تعیین حد سود، معامله گر نقطه‌ای که می‌خواهد خارج شود را تعیین می‌کند.

البته باید این نکته را در نظر داشته باشیم زمانی که جو کلی بازار خوب است، می‌توانیم حد سود را ارتقا دهیم؛ در اصل به این عمل تعیین حد سود شناور گفته می‌شود.

تعیین حد سود :

مثلاً وقتی یک معامله گر میخواهد که خریدش را در کف کانال صعودی انجام دهد و در سقف کانال بفروشد؛ باید اول نقطه ورود و خروج را تعیین کند. حال اگر شرایط بازار خوب بود، معامله گر هدف دومی را در نظر می‌گیرد و تا هدف دوم صبر میکند و بعد از رسیدن به این نقطه از قیمت، آن را میفروشد.

 معامله گر در نهایت همان طور که برای خرید برنامه ریزی می‌کند و نقطه ورود را تعیین می‌کند، برای خروج هم باید برنامه داشته باشد. معامله گر با تعیین محدوده حد سود، عملاً نقطه خروج از معامله را تعیین می‌کند.

نکته مهم دیگر این است: غلبه کردن به حس طمع است! وارن بافت (Warren Buffett) می‌گوید ترس و طمع دو دشمن بزرگ معامله گر می‌باشد که برای موفقیت در بازار مالی باید بتوان این دو حس را به خوبی شناخت و بر آن غلبه کرد.  پس به عنوان یک معامله گر باید برای فروش حتماً برنامه ی مناسبی داشته باشید؛ نمی‌توانید یک پوزیشن خرید باز کنید و بگویید “حالا هر وقت حس کردم زمان مناسبی بود معامله را میبندم! در نتیجه هیچ پوزیشن معاملاتی را بدون برنامه و صرفاً به دلیل اینکه کانالی یا شخصی گفته است باز نکنید.

مزایای استفاده از تیک پروفیت:

• اطمینان از کسب سود

با به کار بستن این دستور، در شرایط بازار مساعد، می‌توان از کسب (حداقلی) سود مطمئن شد. ذخیره سود هر چند اندک، بهتر از از دست دادن فرصت خروج از پوزیشن سودده است.

• کاهش ریسک

در بسیاری از مواقع قیمت دارایی مورد نظر ممکن است پس از حرکت در جهت دلخواه، به ناگهان بازگردد و به ضرر ختم شود. وجود سوپاپ اطمینانی مثل این سفارش، می‌تواند سبب کاهش ریسک در تغییر جهت بازار شود. همچنین در صورت استفاده از حد سود در کنار حد ضرر شناور یا حتی تغییر حد ضرر به نقطه سر به سر، می‌توان برخی معاملات را تبدیل به معامله‌های بدون ریسک کرد. همچنین با خروج بخشی از سرمایه، می‌توان ریسکِ باز گذاشتن کل معامله را کاهش داد.

• کاهش تاثیر احساسات

یکی از بزرگترین دشمنان یک تریدر، احساسات اوست. ترس، آز و طمع، شک و تردید هر کدام می‌توانند سرنوشت معامله‌ای که می‌توانست موفق باشد را تغییر دهند. با استفاده از این دستور، می‌توان آرامش روانی لازم برای حضور در بازارهای مالی را بازیافت. با توجه به عدم نیاز به حضور سرمایه ‌گذار برای اجرای این سفارش، معامله‌گر می‌تواند با دور شدن از پای نمودار قیمت، از استراتژی «بگذار و فراموش کن» استفاده کند.

معایب به‌کارگیری حد سود:

• از دست دادن روند

گاهی اوقات معامله سودآور شما بخشی از روند طولانی مدتی است که شرایط بازار را دگرگون خواهد کرد. با ذخیره سود در ابتدای این حرکت قیمتی، ممکن است نتوانید از سودی که انتظاراتان را می‌کشید، بهره برید.

• ممکن است اجرا نشود

دستورات حد سود معمولاً از جنس سفارش‌های لیمیت هستند. سفارش‌های لیمیت (به خصوص در شرایط نوسان شدید قیمت) ممکن است موفق به فروش/خرید دارایی مدنظر شما نشوند یا تمامی سفارش شما پُر (Fill) نشود.

• برای سرمایه‌گذاران بلند مدت مناسب نیست

سرمایه‌گذارانی که با دید بلند مدت پا به بازار گذاشته‌اند، معمولا توان تحمل ریسک بالاتری دارند و با توجه به اطلاعات کلان اقتصادی تصمیم می‌گیرند حال آن که اهداف حد سود و ضرر معمولا توسط تحلیل تکنیکال یا روانشناسی بازار تعیین می‌شود.

نکاتی برای تعیین حد سود

نحوه معامله در بازارهای مالی فرمول ثابتی ندارد. هر کس با توجه به میزان تحمل ریسک، دانش، مدیریت سرمایه، جنس بازار و بسیاری دیگر از فاکتورها دست به طراحی سیستم معاملاتی شخصی خود می‌زند. با این حال چند سطح پرطرفدار برای تعیین نقطه خروج از بازار به شما معرفی میکنیم:

• نقاط مقاومت و حمایت معتبر و طولانی‌مدت

بسیاری از سرمایه‌گذاران از نقاط حمایت و مقاومت معتبر و بلندمدت برای تعیین نقاط سود و زیان استفاده می‌کنند. توجه داشته باشید که معمولا در حوالی این نقاط (کمی بالاتر یا پایین‌تر) سفارش درج می‌شود چرا که امکان تشکیل کندل سایه‌ای یا شکست نامعتبر این نقاط وجود دارد.

o سطوح فیبوناچی و نقاط پیووت

به دلیل سهم بالای معاملات الگوریتمی و تاسی معامله‌گران از الگوهای رایج تکنیکال همچون سطوح فیبوناچی، واکنش قیمت‌ها به این سطوح بدل به پیش‌گویی خودشکوفا (Self-fulfilling Prophecy) می‌شود. بنابراین بهره‌ جستن از این الگوها در تعیین حد سود و زیان می‌تواند کارامد باشد.

• سطوح قیمت روانی

تجربه ثابت کرده است که بازار به قیمت‌های رند واکنش نشان می‌دهد. بسیاری از بازگشت‌های قیمتی، در قیمت‌های رند رخ می‌دهد که خود بدین معنی است که حجم سفارش‌های خرید/فروش در این قیمت‌ها بالاست.

• توجه به واگرایی و الگوهای رفتاری قیمت

هنگامی که پوزیشن بازی دارید، بخشی از توجه خود را معطوف به رفتار قیمت، به خصوص به هنگام وجود واگرایی بین قیمت و اندیکاتورها کنید. این واگرایی می‌تواند اطلاعات ارزشمندی برای تغییر حد سود و زیان فعلی‌تان به شما دهد.

حد-ضرر

آموزش مبتدی فارکس ​(بخش نهم)

بخش نهم

استاپ لاس (Stop loss) چیست؟

استاپ لاس (Stop loss): وقتی شما برای معاملات خودتون حد ضرر (استاپ لاس) قرار میدین در واقع دارید به بروکرتون پیغام میدید که میزان زیان این معامله رو به اندازه ای که مدنظر خودتون هست محدود کند. پس یعنی استاپ لاس دستور بستن یک پوزیشن معاملاتی در یک قیمت و یا درصد خاصی است؛ برای محدود کردن و کنترل ضرر در مواردی که تحلیل های یک تریدر درست از آب در نیامده! استفاده از Stop Loss یکی از پایه‌های مهم مدیریت ریسک است.

بطور کلی در تمام استراتژی های معاملاتی سوده در بازار های مالی شما باید مقدار ریسک و حد ضرر را محاسبه کنید. در غیر این صورت یک گام اصلی از سیستم معاملاتی ناقص خواهد ماند. در تمام مراحل معاملات مارجینی و غیر مارجینی شما صد در صد نیازمند به دانستن حداکثر ضرر احتمالی هستید و لازم هست که به صورت دستی یا اتوماتیک آن را اعمال کنید.

با توجه به این که نوسان های بازار می تواند بسیار زیاد باشد و بستن به صورت دستی شاید خیلی سخت به نظر بیاید، در نتیجه پیشنهاد می کنیم که حتماً در معاملات خود دستور استاپ لاس را از قبل تنظیم کنید تا به طور خود کار اعمال شود.

برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.

گاهاً ممکن است شما ببینید که دستور بستن معاملات شما با کمی اختلاف یا بشتر انجام شده باشد و این به معنی این است که قیمت لازم برای اجرای دستورات در بازار موجود نبوده است! اما فرموش نکنید بطور کلی اجرا دستورات معاملاتی در تمامی کارگزارن بازار فارکس و سایر بازارهای مالی امری نسبی است و بسته به شرایط می تواند متغییر باشد؛ اما باید سعی کنید بروکر معتبری را انتخاب کنید که لغزش در قیمت کمتری نسبت به سایر بروکر ها داشت باشد؛ چون در این صورت معاملات شما دقیق تر انجام میشوند و دچار ضرر جبران ناپذیری نمیشوید! توصیه ما به شما این است که در بروکر اُپوفارکس (Opoforex) حساب خودتان را افتتاح کنید. این برورکر معتبر، بهترین فرصت معاملاتی را برای ایرانیان فراهم کرده و شما میتوانید با کمترین کارمزد و هزینه معاملاتی نسبت به سایر بروکر ها، معاملات خودتان را انجام دهید. از آنجا که سرعت سرور های Opoforex بسیار بالا است، به همین علت اجازه نمیدهد که معاملات شما درگیر لغزش در قیمت بشود !

مواردی که برای گذاشتن و تنظیم استاپ لاس ( حد ضرر ) اصولی باید به آنها توجه کنیم:

• مقدار پول مشخص در ریسک:

 تا زمانی که شما درصد پول درگیر شده به معامله را ندانید نمی توانید مقدار صحیح استاپ لاس را حساب کنید. باید در جریان باشید که در سیستم معاملاتی و مدیریت سرمایه شما چه مقدار ضرر برای هر معامله تعریف شده است، ۰٫۱ درصد ، ۱ درصد یا ۳ درصد یا بیشتر.

• پیوت های قیمت:

 پیوت های قیمت ( ( Pivot Point قیمت هایی هستند که بیشترین پتانسیل چرخش قیمت در آنها وجود دارد و معمولاً در گذشته، چارت قیمت روی این  قیمت ها تغییر مسیر داده است. این قیمت ها نقاط حمایت و مقاومت بازار support و resistance را می توانند تعیین کنند و تریدر ها به آنها توجه خاصی دارند تا به کمک این قیمت ها حد ضرر خود را تعیین کنند.

• سقف و کف روزانه:

• سقف و کف قیمت های هفتگی:

 قیمت های بالا و پایین گذشته مانند یک خط کش، ابعاد احتمالی بازار را نشان می دهند و میتوان نقاط عرضه و تقاضا را به کمک آنها حدس زد. متاسفانه بدون دانستن این قیمت ها در استاپ لاس شما موفق نخواهید بود.

 قیمت های اوج بازار در هفته های گذشته و یا کف های قیمتی در هفته های قبل نقاط خوبی برای چرخش مجدد قیمت ها هستند؛ در نتیجه برای تعیین استاپ لاس (حد ضرر) و تیک پروفیت (حد سود) بسیار موثر هستند.

• ترند های تایم های بالاتر:

 ترندهای قیمتی در بازه های زمانی بالاتر هم برای ورود به معاملات راهنمای خوبی هستند و هم برای تعیین حد ضرر احتمالی و خروج از بازار.

• سطوح فیبوناچی:

 درصدها و سطوح فیبوناچی قیمت های احتمالی برای حمایت و مقاومت هستند و برای انجام معاملات این قیمت ها را باید حتماً از قبل بر روی چارت تحلیل تکنیکال خود علامت بزنید.

• میانگین های قیمت:

 میانگین قیمت های گذشته و اختلاف قیمت جاری بازار جزو ابزار و معیارهای خوبی به حساب می آید که میتوان از آن برای پیش بینی ترند احتمالی استفاده کرد؛ اما مسلماً به تنهایی کافی نیستند. اما دانستن میانگین روزها و ساعت های گذشته بازار برای انجام معاملات و تعیین استاپ لاس اصولی ( حد ضرر اصولی ) بسیار مهم خواهد بود.